اولین گام در راهاندازی کسب و کار
در مواجهه با افرادی که قصد راهاندازی کسب و کار در حوزه مد و لباس برای خود دارند با دو گروه با دو تفکر کاملاً متفاوت روبرو میشویم:
گروه اول: من ایدههای زیادی دارم، میخواهم خط تولید لباس اجتماع و پیراهن و شلوار جین و… راهاندازی کنم و همینطور علاقمند هستند که محصولات بیشتر و بیشتری به لیست خود اضافه کنند. بعبارتی این گروه علاقه دارند در ابتدا با یک کالکشن کامل از محصولات کار خود را شروع کنند.
گروه دوم: من نمیدانم چه محصولی را میخواهم تولید کنم؟ از چه چیزی باید شروع کنم؟ اول با چه محصولی باید شروع کنم؟
فرقی نمیکند از کدامیک از این دو گروه باشید چون هر دو نیاز دارند که رویهای اصولی برای شروع و توسعه کسب و کار خود داشته باشند، زیرا مهم برای هر دو گروه تولید محصول یا محصولاتی است که مشتری آن را از شما خریداری کند. بعبارتی باید بتوانید مکان و موقعیت خاص خود را پیدا کنید تا شانس موفقیت در کسب و کارتان بالا برود.
بازار هدف شما در ابتدا باید مجموعه کوچکی از یک بازار وسیع باشد، برای پاسخگویی به گروهی از افراد خاص، برای عرضه محصولی ویژه و همچنین قیمت و کیفیتی متفاوت. اصولا برای ورود به یک عرصه و شروع کسب و کار جدید باید به دنبال مکانی باشیم که عرضه کمتری وجود دارد ولی تقاضا برای آن محصول یا خدمات زیاد است.
شناسایی بازار هدف (target market) یا نیچ مارکت (niche market) (به فارسی بازاریابی جاویژه نیز معنی شده است = بازاریابی متمرکز = بازاریابی گوشه ای) بخش کوچک و ویژه ای از بازار است که محصول یا خدماتمان را متمرکز به برآوردن نیازهای مشتریان آن بخش می کنیم. این گام برای شروع کسب و کارهای کوچک بسیار مناسب است زیرا بازار نیچ بهترین راهبرد برای زنده ماندن در کنار رقبای بزرگ است.
از معنای لغوی آن که بگذریم، نیچ به بخشی از بازار گفته میشود که پتانسیل بالایی برای پذیرش محصول داشته و رقبای کمتری آن را شناسایی کرده و بر روی آن سرمایهگذاری کردهاند، که البته این بخش از بازار مشخصا وجود ندارد و باید توسط کارآفرینان شناسایی و گاها خلق شود.
شروع کسب و کار و تولید محصول بر مبنای چند شاخصه اتفاق میافتد. مهمترین اصل، درک صحیح بازار و شناسایی نیازها و فضاهای خالی بازار است. بعبارتی شما زمانی میتوانید وارد یک بازار شوید که جایگاه هدف و مکان حضور خود را از پیش تعیین کرده باشید. این امر مستلزم شناخت جامع و درستی از بازار است، بطوریکه نیازهای برآورده نشده مشتریان – از جنس محصول یا خدمات – بصورت کاملا شفاف مشخص شده باشد.
البته صرفا شناسایی نیازها به معنی شروع برای تولید یا ارائه خدمات نیست، زیرا هر محصول و یا خدماتی برای پر کردن خلا و یا پاسخگویی به نیاز مشتری باید فاکتورهای مهم دیگری هم داشته باشد که در مباحث بعدی بطور مفصل درباره آنها خواهیم گفت.
بازار هدف میتواند با علاقمندی های شما نیز پیوند بخورد؛ مثلا با انتخاب یک سبک خاص و یا تولید یک گروه محصول ویژه مانند لباس کودک. این جایگاه میتواند انعکاسی از سلیقه و یا سبک خاص شما نیز باشد و به میراثی خاص از فردیت شما گره بخورد. برای انتخاب هر بازار هدفی باید دلایل کافی وجود داشته باشد.
لازم به ذکر است که انتخاب بازار هدف با جایگاه برند متفاوت است. منظور از این بخش، انتخاب و تعیین نوع کسب و کار شما در یک رسته فعالیتی است. بعبارتی آنچه در این مطالب بعنوان جایگاه و یا بازار هدف عنوان میشود ارتباطی با جایگاهسازی برند ندارد. جایگاه کسب و کار شما صرفا ارائه شفافی از موقعیت قرارگیری شما در تولید یا ارائه خدمت است که بر اساس علاقه شما و یا نیاز بازار انتخاب میشود.
مزیت پیدا کردن عرصه درآمدی خاص، خود موجب حضور کمتر رقبا است. در این شرایط شما شانس فروش محصول بالاتری را برای افرادی دارید که نیاز واقعی به محصول شما را دارند. به دلیل اینکه این بازار – که خاص خود شماست – فاقد هرگونه رقابت است و میتوانید برای بالا بردن ارزش و کیفیت کار خود حتی بیشتر نیز هزینه کنید. این موضوع در فرآیند برندسازی محصول و یا خدمات شما بسیار موثر می باشد.
حضور در بازاری بدون رقیب و ارایه محصولاتی که برای مشتری ارزشمند است به مرور باعث وفاداری به برند می شود و حتی در شرایطی که رقبایی پس از شما وارد این بازار شدند نرخ خرید و استفاده از محصولات و خدمات شما به شکل محسوسی بالا خواهد بود. از طرفی چون در بازار بدون رقابتی وارد شدهاند و مشتری دقیقا همان جایی است که شما نیز حضور دارید بنابراین مجبور نمی باشید تا هزینه های بیشتری برای تبلیغات و بازاریابی انجام دهید. در چنین فضایی ارتباط موثرتر و بهتری با مشتری خواهید داشت. بعبارتی می توانید با زبان خود آنها صحبت کنید و در نتیجه براحتی مشتریان نام تجاری شما را درک خواهند کرد. البته این نکته را فراموش نکنید که پایبندی مشتری به محصول و یا خدمات شما در بازار بدون رقیب منوط به ارائه کیفیت مناسب از طرف شماست، زیرا در این شرایط به محض حضور برند دومی در این بازار، مشتری برای دریافت کیفیت و خدمات مناسب شما را رها خواهد کرد.
مشتریان برندهای شفاف، ثابت قدم و قوی را دوست دارند.
نکته مهمی که وجود دارد، باید پیش از اینکه نگاه خوشبینانهای نسبت به بازار کم رقیب داشته باشیم، باید این بازار را از منظر قدرت رشد و یا افول بررسی کنیم. بعبارتی با بررسیهای خود روند رشد بازار موزد علاقهمان را به شکل تخصصی بررسی کنیم. زیرا گاهی بازارها به این دلیل عاری از رقبا می شوند که در حال افول هستند پس ورود به این بازار نه تنها مفید نیست بلکه باعث شکست زودهنگام ما و از دست رفتن سرمایه خواهد بود.
صنعت مد یک صنعت 3 تریلیون دلاری است و این به معنای فرصتهای گسترده برای برندهای موجود و تازه وارد است. بنابراین ورود یک برند نوپا به این صنعت و رشد کردن در آن نیاز به شروع از حوزه کاری کوچک است. جایی که مشتری باشد و فضایی برای ایجاد رقابت سالم مهیا گردد. اگر در بازاری علاوه بر شما رقبای دیگری وجود دارند ولی کیفیت و ارزش ارائه شده پایین است، به معنای حضور شما با مفهوم خاص خودتان است. شما باید بتوانید ارزشها، مفاهیم، استراتژیهای فروش، خدمات و محصولات خاص خود را داشته باشید تا خود را از دیگران متمایز کنید. با این کار شانس رشد شما بسیار بالا خواهد بود.
تا اینجا اطلاعات کاملی از مفهوم بازار نیچ یا همان بازار ورود به کسب و کار دریافت کردید. حال این سوال مطرح می شود که چطور می توان چنین بازاری را شناسایی کرد؟
تمام کارهایی که برای شناسایی بازار هدف بکار گرفته می شود را می توان براحتی با نظارت و پایش رسانه های جمعی انجام داد. از جمله می توان برندهای مختلف را بصورت آنلاین و یا آفلاین و از طریق شیوه فروش در مغازه ها بررسی کرد حتی میتوان با یک برنامه ریزی کوتاه مدت با صاحبان بوتیک ها و فروشگاه ها در مورد نوع اجناس فروخته شده و خلاهای موجود بازار صحبت کرد. همچنین می توانید با حضور در نمایشگاه های مد و پوشاک از نزدیک با صاحبان برندها صحبت کنید. تمام این اطلاعات بدست آمده را باید بتوانید جمع بندی کرده و تصویر کاملا واضحی از جایگاه کسب و کار خود بدست آورید.
برای اینکه بتوانیم اولین گام را برای کسب و کار خود برداریم و انتخاب درستی برای فعالیتمان داشته باشیم نیاز است به 7 پرسش اساسی پاسخ دهیم. اگر شما در حال حاضر فعال در زمینه کسب و کار مشخص هستید شاید پس از پاسخ به این 7 پرسش نیاز ببینید که زمینه کاری خود را عوض کنید و یا در همین شغل خود باقی بمانید. قطعا تغییر کسب و کار باید فرصتهای جدیدی را پیش روی شما قرار دهد. اما در این تغییر و یا پیدا کردن بازار هدف نباید عجله کرد و به ترتیب تمام اصول و قواعد را پیش برد، زیرا تحقیقات و بررسی های انجام شده در این مرحله آینده برند شما را رقم خواهد زد.
۷ پرسش اساسی عبارتند از:
۱. علائق و احساسات خود را مشخص کنید
۲. ارزشهای کسب و کار خود را مشخص کنید
۳. محدوده فعالیت خود را مشخص کنید
۴. مشتریان شما چه کسانی هستند؟
۵. مشکلاتی را که شما میتوانید آنها را حل کنید شناسایی کنید
۶. رقبا را جستجو کنید (تحقیقات بازار)
۷. سودآوری بازار خود را مشخص کنید
دیدگاهتان را بنویسید